“ترک بی سر و صدا” به شما و همسرتان آسیب می رساند. در اینجا نحوه جلوگیری از آن آمده است.
- ترک بی سر و صدا از یک رابطه زمانی اتفاق می افتد که یک شریک بدون ابراز نگرانی خود، رابطه را ترک کند.
- ترک بی سر و صدا از یک رابطه می تواند چالش برانگیز باشد و اگر به آن توجه نشود، پیامدهای مهمی به همراه خواهد داشت.
- اگر به ترک بی سر و صدا فکر می کنید، سعی کنید ابرازی صادقانه داشته باشید و انتظارات خود را ارزیابی کنید.
بسیاری از مردم زمانی که شروع به دور شدن از شریک زندگی خود می کنند به درمان می آیند. ممکن است جملاتی از این قبیل بگویند:
- “من تمایل داشتم زندگی زناشویی خود را ترک کنم و به جایی فرار کنم که در آن نگران احساسات شریکم نباشم.”
- اخیراً در مورد مجرد بودن، زیاد رویاپردازی کردهام و تصور میکنم بدون شریک زندگیام یا شریک دیگری چگونه زندگی میکنم.
- فکر نمیکنم بتوانم با این همه بیصداقتی در این رابطه زندگی کنم. جداسازی ممکن است گزینه بهتری باشد.
- من دوست ندارم هر زمان که من و شریکم مجبور به بیرون رفتن هستیم، برای لباس پوشیدن دغدغه داشته باشم این فقط اتلاف وقت و انرژی است.»
این زمزمه ی شک و نارضایتی می تواند به تمایل فزاینده برای کناره گیری از ارتباط عاطفی تبدیل شود. اگر با این مثالها همخوانی داشته باشید، ممکن است نشاندهنده اصرار شما برای «ترک کردن آرام» رابطه بدون نیاز به صحبت و حل مسئله با شریک زندگیتان باشد.
ترک بی سر و صدا از یک رابطه زمانی اتفاق می افتد که یک شریک به جدا شدن از یک رابطه فکر می کند بدون اینکه آشکارا نگرانی ها یا مقاصد خود را بیان کند و نشانه هایش با کناره گیری عاطفی، کاهش سرمایه گذاری، و احساس نارضایتی فزاینده از شریک زندگی خود مشخص می شود.
ترک بی سر و صدا می تواند چالش برانگیز باشد و اگر به آن توجه نشود، پیامدهای بزرگی به همراه خواهد داشت. اگر افکار مزاحم شما را ترغیب می کند که بی سر و صدا رابطه را ترک کنید، موارد زیر را در نظر بگیرید:
1- درگیر خوداندیشی صادقانه باشید
زمانی را به تفکر صادقانه خود اختصاص دهید و از خود بپرسید که چرا میل به ترک بدون اطلاع دارید. احساسات، نگرانیها و دلایل اساسی تصمیم خود را بررسی کنید. انجام این کار با کمک یک متخصص سلامت روان می تواند یک تجربه روشنگر باشد.
در نظر بگیرید که آیا مسائل حل نشده، نیازهای برآورده نشده یا چالش های شخصی وجود دارد که به تمایل شما برای کناره گیری کمک کرده است. درک انگیزه ها و احساسات خود به شما کمک می کند تا به وضوح و بینش نسبت به موقعیت دست پیدا کنید.
تحقیقات بر اهمیت خودآگاهی و درک هویت خود در تقویت روابط سالم و رضایت بخش تاکید می کند. بر اساس مطالعهای که در مجله دانشگاهی Self and Identity منتشر شده است، داشتن احساس واضح از خود نه تنها رضایت از رابطه را افزایش میدهد، بلکه با ترویج رفتارهای مقابلهای مثبت بر رضایت شریک زندگی نیز تأثیر مثبت میگذارد، که بیشتر به رضایت درازمدت رابطه کمک میکند.
2- انتظارات از رابطه خود را ارزیابی کنید
یک مطالعه منتشر شده در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی نشان داد که داشتن انتظارات واقع بینانه و انعطاف پذیر در روابط، با رضایت بیشتر از رابطه همراه است. از طرف دیگر، افرادی که به “سرنوشت یا تقدیر رابطه” اعتقاد داشتند (یعنی این باور که شما یا برای یکدیگر در نظر گرفته شده اید یا نه) احتمال موفقیت کمتری در روابط طولانی مدت داشتند.
اگر اصرار شما برای ترک رابطه به دلیل ناتوانی همسرتان در برآورده کردن انتظاراتی از شما باشد که در وهله اول از آن اطلاعی نداشته، چه؟ اگر بعد از خروج از رابطه خود متوجه شوید که انتظارات شما غیرواقعی و ناعادلانه بوده است، چه؟
برای ارزیابی انتظارات خود وقت بگذارید و ارزیابی کنید که آیا آنها با واقعیت رابطه شما مطابقت دارند یا خیر. در نظر بگیرید که آیا نیازها و مرزهای خود را به طور موثر بیان کرده اید یا خیر.
به عنوان مثال، اگر قرارهای عاشقانه و هفتگی همان چیزی است که در یک رابطه عاشقانه انتظار دارید ، به همسرتان اطلاع دهید. در غیر این صورت، شریک زندگی شما ممکن است در یک منطقه راحتی درک شده در رابطه شما مستقر شود و متوجه نیاز و خواسته شما نشود که منجر به رنجش و در نتیجه، انگیزه برای ترک رابطه شود.
علاوه بر این، باید به این فکر کنید که آیا فضایی برای سازش و رشد در رابطه وجود دارد یا خیر. مهم است که اطمینان حاصل کنید که انتظارات شما واقع بینانه است و به طور فعال در جهت اهداف مشترک با شریک زندگی خود کار می کنید .
3- تمرکز بر رشد خود
مطالعه ای که در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی منتشر شده است، اهمیت درگیر شدن در فعالیت ها را با یک شریک عاطفی در طولانی مدت نشان می دهد که به عنوان کاتالیزور برای برافروختن دوباره اشتیاق برای حفظ میل جنسی و افزایش رضایت از رابطه عمل می کند.
اگر میخواهید با تمایلات خود به ترک رابطه مقابله کنید، در اینجا کارهایی وجود دارد که میتوانید انجام دهید:
- با کشف علایق، سرگرمیها و مهارتهای جدیدی که شور و شوق را برمیانگیزد و خودشناسی را ترویج میکند، رشد شخصی را در اولویت قرار دهید .
- فعالانه به دنبال فرصتهایی برای مشارکت اجتماعی و فرهنگی باشید که دیدگاههای شما را گسترش میدهد، مفروضات را به چالش میکشد، و همدلی و درک را ارتقا میدهد.
- بهزیستی عاطفی خود را از طریق شیوه های مراقبت از خود، از جمله تمرکز حواس ، مدیتیشن ، یادداشت روزانه یا درمان، پرورش دهید. با توجه به نیازهای عاطفی خود، انعطافپذیری ایجاد میکنید و مکانیسمهای مقابله سالمتری ایجاد میکنید.
اگر تمام تلاشهای شما به بنبست میرسد و هدایت احساسات و برقراری ارتباط مؤثر برای شما چالش برانگیز است، جستجوی حمایت حرفهای میتواند بسیار سودمند باشد. یک درمانگر می تواند به شما کمک کند تا الگوهای اساسی را کشف کنید، مهارت های ارتباطی را بهبود بخشید و راه هایی را برای مقابله با چالش هایی که با آن روبرو هستید کشف کنید.
نتیجه
یک فرد حق مسلمی دارد که از هر رابطه ای که فکر می کند که از مسیر خود خارج شده است خارج شود. با این حال، تمایل به انجام این کار بی سر و صدا ممکن است به این معنا باشد که فرد می خواهد از پرداختن به یک موضوع دشوار اجتناب کند و به دنبال راهی آسان و بدون تقابل است.