فیلسوفان، روانشناسان و سنتهای معنوی از دیرباز پیشنهاد کردهاند که زندگی یعنی عشق ورزیدن و دوست داشته شدن. این یک ایدهآل جذاب و قانعکننده است، اما چگونه میتوانیم اشتیاق خود به عشق و صمیمیت را به فعلیت برسانیم ؟
در اینجا چهار روش برای ایجاد پایهای برای عشق ورزیدن و دوست داشته شدن به شیوهای قوی وجود دارد که بسیاری از آنها در کتابهای ، قلب معتبر و رقصیدن با آتش: راهی آگاهانه برای روابط عاشقانه، محکم در آغوشم بگیر بررسی شدهاند .
1- هماهنگ و حاضر بودن
هماهنگی با نیازهای خود مهم است، اما روابط عاشقانه فقط به آنچه میتوانیم به دست آوریم نیست، بلکه به آنچه باید بدهیم نیز مربوط میشود . یکی از چیزهای حیاتی که باید ارائه کنیم، حضور و توجه بدون قضاوت ما است. عشق شامل دیدن افراد آنگونه که هستند به جای آن گونه که ما دوست داریم آنها باشند. ما از منابع درونی و حضور دلسوزانه استفاده می کنیم تا خود را به دنیای آنها گسترش دهیم.
دیدن و حضور برای دیگران به معنای هماهنگی با احساسات و نیازهای آنهاست. این امر مستلزم پرورش هنر گوش دادن عمیق است – هم به نیازهای بیان شده، بیان نشده یا ضعیف آنها.
تعداد کمی از ما مهارت کافی برای بیان احساسات و نیازهای خود را داریم. دوست داشتن به معنای گوش دادن به گوش قلبمان است تا حتی زمانی که ارتباط به طور ناقص یا کمی ناشیانه، شاید با لحن تحریک پذیری (تا زمانی که توهین آمیز نباشد)، با نیازهای ناقص بیان شده آنها هماهنگ شود، بدون اینکه خیلی حالت تدافعی داشته باشیم.
عشق زمانی پرورش می یابد که ما با شخص قبل از خود هماهنگ می شویم. ظرفیت ما برای حضور محبت آمیز وقتی افزایش می یابد که ما ظرفیتی برای آرامش درونی، متانت و آرامش بخشی به خود پرورش می دهیم تا بتوانیم بدون واکنش یا حالت تدافعی در کنار شخص دیگری حضور داشته باشیم که باعث می شود فرد احساس ناشناخته و دلسردی کند. البته، هیچ یک از ما کامل نیستیم، اما میتوانیم یاد بگیریم که به لحظاتی که حالت تدافعی موج میزند، توجه کنیم تا بتوانیم به جای عمل کردن، با آن کار کنیم .
2- پاسخگو بودن
تحقیقات جان گاتمن نشان میدهد که عشق زمانی پرورش مییابد که ما به خودمان اجازه میدهیم تحت تأثیر یکدیگر قرار بگیریم. این به معنای توسعه ظرفیت پاسخگویی به شخص دیگر به جای صرفا واکنش است . انطباق با یک فرد شامل دیدن آنچه برای شاد بودن نیاز دارد است. پاسخ دادن به این معناست که آنچه را که نیاز دارند به آنها بدهیم اگر بتوانیم بدون آسیب رساندن یا سخت گرفتن به خود این کار را انجام دهیم.
اگر شریک زندگیمان از ما بخواهد کمی منظمتر باشیم، به بچهها کمک کنیم، یا ملایمتر یا مهربونتر باشیم، آیا میتوانیم بدون قضاوت کردن آنها بهعنوان خیلی بدبین، نیازمند یا خودخواه بشنویم؟ درخواست آنها در درون چه احساسی دارد؟ چگونه در ما فرود می آید؟ شاید با دانستن اینکه قدرت شاد کردن عزیزانمان را داریم احساس خوبی داریم. یا آیا نیاز آنها چیزی را در درون ما تحریک می کند که احساس ناکافی بودن می کنیم – یا شاید نیاز ما را تحریک می کند که برآورده نمی شود؟
3- ارتباط خودآگاهی
نیازها و خواسته ها اغلب در روابط ما با هم تضاد دارند. به هر حال، ما دو فرد منحصربهفرد با تاریخها، زخمها و عادتهای متفاوت هستیم. به همین دلیل است که ما به مهارت های ارتباطی نیاز داریم. ارتباطات غیرخشونت آمیز مارشال روزنبرگ (NVC) یک روش مفید برای برقراری ارتباط موثر ارائه می دهد. همانطور که ما احساسات و نیازهای خود را به شیوه ای مهربانانه و ماهرانه به اشتراک می گذاریم، فضایی را برای رشد اعتماد و ارتباط ایجاد می کنیم.
برقراری ارتباط با احساسات عمیقتر قلب و آرزوهای لطیفمان، نیازمند خودآگاهی و شجاعت است. وقتی تهدیدی واقعی یا خیالی برای ایمنی و رفاه خود تجربه می کنیم، طعمه مبارزه، فرار، تسلیم، پاسخ قلابی (غیرواقعی) یا پاسخ لطفا و دلجویی می شویم. زمانی که احساس نمیکنیم شنیده میشویم و مورد احترام قرار نمیگیریم، حمله میکنیم، فرار میکنیم و کناره می گیریم یا بهطور غیراصولی سازگار یا تسلیم میشویم، که چرخههای مخربی را تشدید میکند که درگیری، ناراحتی و انزوا را تشدید میکند.
چیزی که ما اغلب در روابط مهم خود با آن روبرو هستیم، واکنشهای تحریک کننده در مغز و لیمبیک ما است که برای تضمین بقا و ایمنی ما طراحی شدهاند. توجه به واکنشهای غریزی ما – برانگیختگی سیستم عصبی سمپاتیک – بدون انجام واکنشهای غریزی نیاز به توجه زیادی دارد . این امر مستلزم مکث و کاهش سرعت کافی برای کشف احساسات و نیازهای عمیق تر و آسیب پذیرتر است – و سپس شجاعت و کلمات ماهرانه برای بیان آنها را پیدا کنیم.
4- تمرین های خود تسکین دهنده
وقتی نیاز ما به ارتباط و درک شدن برآورده نشود، ممکن است متوجه انگیزه حمله به شریک زندگی خود شویم یا به تلویزیون یا کامپیوتر و تلفن همراه پناه ببریم. زمانی که احساس استرس ، عصبانیت یا آسیب دیدگی داریم، ایجاد ظرفیت برای تسکین خودمان بسیار مفید است . همانطور که منابع درونی را پرورش میدهیم، بهتر میتوانیم در بدن خود بمانیم و به خودمان متصل بمانیم، نه اینکه درگیریها را تشدید کنیم.
ظرفیت عشق ورزیدن و دوست داشته شدن زمانی پرورش می یابد که ما راه خود را برای تسکین خود می یابیم. برای برخی، مدیتیشن ، یوگا یا تای چی تمرینهای مفیدی برای حفظ منابع هستند. برای دیگران، روزنامه نگاری، کارهای هنری، دویدن، ورزش کردن در باشگاه یا بودن با حیوانات آرامش بخش و خود تنظیم کننده است. یا میتوانیم به یاد بیاوریم که وقتی متوجه میشویم خودمان تحریک میشویم، فقط یک نفس عمیق بکشیم. وقتی راههایی برای بودن با خود پیدا میکنیم، وقتی نیازهایمان تداخل پیدا میکند یا به آینهای که میخواهیم نمیرسیم، بیشتر میتوانیم منابع خود را حفظ کنیم، نه اینکه به حالت دفاعی برگردیم.
هر چه بیشتر بتوانیم با یکدیگر هماهنگ شویم، پاسخگو باشیم، ارتباطات مهربان و ماهرانه را توسعه دهیم، و وقتی همه چیز خوب پیش نمی رود، خود را آرام کنیم، امنیت، اعتماد و ارتباط بیشتری در روابط ما تعبیه می شود. همانطور که این مهارت ها را تمرین می کنیم (که به معنای کامل بودن نیست!)، می توانیم به سمت تحقق عشقی که می خواهیم حرکت کنیم.